چهارشنبه ۶ فروردين ۹۹
آقا ما چن وقت پیش که تقریبا پنج شش سالی میشه جو گرفتتمون و اومدیم
که احضار ارواح کنیم
رفتیم اینترنت جستجو نمودیم و یادش گرفتیم..هرچند گفته بود بهتره دونفره باشه ولی برا من
یه نفره کار کرد..شاید روحه حوصله اش سررفته بود گفت یه تفریحی بکنیم !!
حالا ..
اومدیم ورد و نمیدونم مواد لازم و کاغذ قلم و اینارو فراهم کردیم شرو کردیم
روحه احضار شد @-@
چنتا سوال پرسیدم که قراد بود با حرکت چیزی بله خیر بگه حرکت مداد سمت راست شد بله
سمت چپ شد خیر (توافق رسیدیم :/ )
بعدش شروکردم بع پرسش
گفتم میتونی یکیو بکشی -> راست @-@
گفتم منو میکشی -> چپ :)
گفتم برا فردا یه گربه میکشی -> راست 0-¤
گفتم شانس باهام یاره -> چپ :(
گفتم دوروبرم غیر از تو جن دیگه ای هست -> راست ¤0¤
گفتم تلسم شدم -> راست 0-0
دیگه هرچی پرسیدم جواب نداد :/
کلا انگار از بیکاری و سوالای مسخره ام خوابش برده بود!!
ولی بعدش که دیدم پنجره بهم کوبیده شد فهمیدم تشریفشونو بردن !! پس منم مراسمو تموم کردم که دیگه سراغم نیاد..
چن روز بعد کلا شوکه شدم..چون درست بالای اتاق من تو طبقه دوم که نساخته بودیم هیچیشو یه گربه مرده بود و گندیده بود 0~0
.
.
اینم از این..گفتم بیکاریم خاطره تعریف کنم براتون!!
الانم میگم موهای تنم سیخ میشه @-@