يكشنبه ۱۱ خرداد ۹۹
ینی الان من باید برم سرمو بکوبم به دیوار همسایه بغلیمون
یه مثل هست الان با نفرت میگمش
" مار از پونه بدش میاد دم دره لونه اش سبز میشه "
منم از مورچه بدم میاد
نه اینکه بترسما نه ... چندشم میشه روی وسیله هام راه بره
چون اون وسیله میره داخل زباله ها
حالا چرا اینو بهتون گفتم
چون خونه امون تازه ساخته پس مورچه ها راحتتر میتونن تونل هاشونو بکنن
درنتیجه دقیقا زیر در اتاق بنده ارو سوراخ نمودن و تشریف آوردن تو اتاقم
من دیگه تو این اتاق نمیمونم
دیشب از حرصم که وقتی دیدم تعدادشون زیاده و مثل یه لکه بزرگ سیاه دیده میشن
رفتم جاروبرقی ارو آوردم مثل جومونگ افتادم به جونشون
با یه کلمه حمله کنید سر جاروبرقی ارو گذاشتم رو لونشون و استارت
با یه صدای خرچ و چرخ اینا همه ارو کشیدم تو بعدشم رفتم کیسه ی جاروبرقی ارو
تو سطل آب خالی کردم
دست و پا میزدن ولی آی أم خبیث نشستم و نگاشون نمودم
تا خاطره ای دیگر بدرود