دوشنبه ۱۸ فروردين ۹۹
جونم بگه براتون گایز که بنده مث لاکچریا میگردم کم و بیش..
چون وسعمون به همون کم و بیشه میرسه..
خلاصه یه لباس خواب دارم اکثرا هم اونو میپوشم..
کسی تاحالا ندیده بودتش..بعد من از شدت خواب آلودگی که شب نخوابیده بودم و صب زود بیدار شده بودم
همون لباسه مونده بود تنم..همونجوریم رفتم تو هال و نشستم تماشای تلویزیون..
داداشامم بیدار شدن و تشریفشونو آوردن..طبق عادت همیشگی اشون شرو کردن به اذیت کردن هم..
بعدش نوبت من شده بود انگار..چون داشتن حرص منو درمیاوردن و دادم میرفت رو هوا..
خلاصه از شانس بد من هم کلید کردن رو لباس خوابم..
چون لباسم صورتی بود و روش خال های سیاه داشت بهم میگفتن پلنگ صورتی :/
تا اندازه سه بار گذشت کردم و زدم خودمو به بیخیالی..ولی بار چهارم پاشدم..
خیلی لاکچری..رفتم پیششون یه چک با یک عدد فحش تحویلشون دادم و اومدم..
و خیلی لاکچری رفتم تو اتاقم تمرگیدمو بیرون نیومدم :|
توصیه میکنم از این مدل لباس ها نخرین..چون شما هم میشین پلنگ صورتی..